برداشتی از کتاب چهار میثاق – قسمت سوم

برداشتی از کتاب چهار میثاق – قسمت سوم

عزیزان با قسمت سوم برداشتی از کتاب چهار میثاق در خدمت شما دوستان هستم. در قسمت قبلی در رابطه با قدرت کلام یک سری توضیحات رو از این کتاب خیلی عالی و تاثیرگذار خدمتتون عرض کردم، قسمت دومش رو امروز خدمتتون عرض می کنم.

به اونجا رسیدیم که می‌خواییم بدونیم که منظور از کلام بی‌عیب و نقص چی هست. کلام بی‌عیب و نقص یعنی اینکه حرفی نزنیم که بر علیه خودمون باشه، برای مثال من شما رو تو خیابان می‌بینم احمق خطابتون می‌کنم، به نظر میاد که من از کلامم بر علیه شما استفاده کردم، اما در واقع من کلامم بر علیه خودم به کار گرفته شده، چرا که شما بابت این سخن من نسبت به من احساس بیزاری در وجودتون شکل می‌گیره و این بیزاری برای من خوب نیست و یا اگر در زمان عصبانیت نتونم جلوی اهانت کردن و ناسزا گفتن به شخصی رو با کنترل زبانم بگیرم، من تنها به خودم آسیب رسوندم نه شخص مقابلم. متاسفانه ما در کلاممون بی عیب نیستیم، چراکه یاد گرفتیم هم به دیگران و هم به خودمون دروغ بگیم. ما همچنین از کلاممون در جهت سرزنش خودمون و دیگران و نفرین و لعن فرستادن استفاده می‌کنیم. مسلما در راه درست هم از کلاممون استفاده می‌کنیم اما نه به اندازه‌ای که از کلاممون برای سم‌پاشی استفاده می‌کنیم. ما مکررا در حال سوءاستفاده از این قدرت عظیم هستیم. منظورم قدرت کلاممون هست. اون زمانی که زهر خشم و حسد و بخل و نفرت خودمون رو با کلاممون به افراد منتقل می‌کنیم. برای مثال زمانی پیش میاد که ما خسته هستیم و یا حال مساعدی نداریم و اتفاقا در همون زمان فرزندمون با کلی ذوق و اشتیاق دفتر نقاشیش رو میاره تا ما نقاشیش رو مورد تحسین قرار بدیم و اونو در آغوشمون بگیریم و با بوسه‌هایی اون رو کودک باهوش و هنرمند خطاب کنیم، اما ما غافل از اینکه حق نداریم با کلاممون باوری مخرب رو برای همیشه تو ذهن کودکمون حک کنیم، که اساسش خستگی و نداشتن حوصله هست، به اون می‌گیم چندبار بهت گفتم که درخت رو اینطور نکش، خورشید رو اونطور بکش، به نظر میاد اصلا قرار نیست تو درست نقاشی کردن رو یاد بگیری، فقط یاد گرفتی دفتر سیاه کنی... حقیقت این هست که ما در اون لحظات هرگز قصد تخریب ذوق و اشتیاق کودکمون رو نداشتیم، اما به خاطر خستگی و بی‌حوصلگی که هیچ ربطی به فرزندمون نداره، باوری تضعیف‌کننده رو در ذهنش جا میدیم...