نکات تفسیری سوره شریفه بقره - آیات 34 و 35 و 36، با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما دوستان عزیز به درگاه پروردگار یگانه، امروز هم در خدمتتون هستم با یه سری نکات تفسیری از آیات قرآن حکیم، آیات 34 و 35 و 36 سوره شریفه بقره که در ادامه آیات روزهای قبل هست.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ»
خداوند حالا به ملائک میگه که بر آدم سجده کنید. سجده نه اینکه مدام به حالت سجده یعنی اون حالتی که در نماز سجده میکنیم منظورمون باشه، ملائک که جسم نیستن که بتونند سرشون رو روی زمین بگذارند، سجده یعنی در اختیار بودن. اگر ما هم در برابر خداوند سر بر زمین قرار میدیم، میخواهیم بگیم خداوندا من در اختیار تو هستم، طغیان و عصیان نکردم، من رام فرامین و نظامات تو هستم. خداوند در واقع به فرشتگان میفرماید در خدمت آدم باشید، همه نیروهای جهان باید در خدمت رشد و کمال این موجود باشند. همه معلمین مدرسه هستی برای آموزش و رشد و تعالی بخشیدن به این بچه 8-7 سالهای که فقط استعداد هست و چیزی جز استعداد فعلا نداره، همه آنها باید دانش و تمام امکاناتشون رو در اختیار انسان بگذارند. پس میفرماید واذ قلنا للملائکه اسجدو لادم فسجدو الا ابلیس، همه سجده کردند جز ابلیس. خود این جالبه، چراکه ابلیس سمبل تکبر و تفرعون و عصبیت هست، نباید هم او سجده میکرد، یعنی انسان نباید متکبر میشد، نباید اون خصلتهای شیطان رو دریافت میکرد. فسجدو الا ابلیس ابی، ابا کرد، واستکبر، یعنی خودش رو بزرگتر از آدم تصور کرد، تو سورههای دیگه هم آمده که میگه من چرا؟! چرا من باید این آدم رو سجده کنم؟ تو منو از انرژی آفریدی ولی اون رو از خاک خلق کردی، به نظرش میآمد که انرژی برتر از خاک پست هست. میگفت چرا من باید در خدمت آدم باشم؟ چرا من که اصالت بالاتری دارم در خدمت و اختیار یک عنصر پایینتر باشم؟ در این مجموعه که همه باید تسلیم باشند ابلیس احساس منیت کرد، فکر کرد که کسی هست، و کان من الکافرین، و او از کافرین شد. کفر یعنی ناشکری، خدا را فراموش کردن، در واقع همون منیت هست. خب حالا خداوند به تمام فرشتگان فرمان داد که همتون در خدمت این موجود با همون آدم باشید. آیه بعد میفرماید:
«وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ»
این آیه خطاب به آدم هست، گفتیم به آدم، تو و همسرت ساکن باغ و بهشت باشید و بخورید فراوان و بیحساب، یعنی آزادید هرکجا که میخواهید بروید، هرچه که میخواهید بخورید، هرکاری میخواهید بکنید، هیچ محدودیتی نیست. شما در نظر بگیرید، حیوانات جنگل چه کسی محدودیتی براشو قائل میشه؟ کی بهشون میگه از این بخور از اون نخور، کم بخور، زیاد نخور، این جا برو، اون جا نرو، هیچ محدودیتی ندارند، اونها دقیقا طبق غرایزشون اعمالشون انجام میشه، یعنی مثل عالم حیوانی هر چی که دلت میخواد هرجا که خواستی برو، هرطور که دوست داشتی عمل کن فقط یک کار رو نکن، ولا تقربا هذه الشجره و تکونا من الظالمین، به این شجره نزدیک نشید، همین شجره رو برخی گفتند درخت سیب بوده، برخی گفتند خوشه گندم بوده، اما باید توجه کنیم اگه لازم بود به چیز مشخصی اشاره بشه، خود خداوند اشاره میکرد که اون درخت چی بوده، اصلا شجره معنی درخت نداره، شجره ابراهیم، شجره ابراهیم رو میگویند شجره طیبه...
توجه: این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.