رنج ایجاد تغییر در دیگران

رنج ایجاد تغییر در دیگران 

این چه معامله سراسر زیان باری ست که آدمها با اصرار در آن شرکت میکنند. روزها، ساعات، دقیقه ها و ثانیه های بی شماری را صرف بهبود رفتارهای دیگران کردن کاری ست که نه تنها باعث ایجاد کوچکترین تغییر در دیگری نمی شود بلکه باعث هدر رفت وقت و انرژی و فرصتهایی می شوند که میتوانند صرف انجام کارهایی شوند که برای شخص تولید حال خوب و رضایتمندی از شرایط خودساخته کنند. چرا بیشتر انسانها دوست دارند که دیگران مطابق میل آنها رفتار کنند؟! به نظر می آید اینگونه افراد بر این باورند که غیر از خودشان بقیه در یک گمراهی و سردرگمی گیر افتاده اند که به شدت نیازمندند کسی از راه برسد و نقش منجی را برایشان بازی کند و ایشان را از اشتباه و راه کج برگرداند و مورد اصلاح تربیت قرارشان دهد. اما چه کار عبث و بی سرانجامی. ما آدمها همگی در درونمان بر داشتن قدرت آزادی و اختیار کاملا آگاه هستیم در نتیجه خوش نداریم که کسی این حق را در ما نادیده انگارد و با این خیال  که میتواند و اجازه دارد رفتارها و اعمالمان را تحت کنترل خویش درآورد تا آنکه مبادا ما به آن شکلی که مطابق میلمان است و مغایر با خواست و پسند ایشان عمل کنیم. ای کاش اینچنین آدمهایی به این درک برسند که برای خوشبختی و سعادتمندی لازم نیست دیگران به آن سبکی رفتار کنند که از نظر ایشان قابل قبول باشد بلکه تنها کافیست بر روی درستی اعمال و رفتار خودشان متمرکز باشند نه آنکه به جبر دیگران را وادار به تغییر کنند.