عدم مقایسه خود با دیگران
چرا افراد زیادی هستند که مدام در حال مقایسه خود با دیگران هستند ؟!
چرا افراد زیادی هستند که هیچ زمان نسبت به خود احساس رضایت مندی ندارند؟!
چرا افراد بیشماری هستند که برای خود هیچگونه حرمت و ارزشی قائل نیستند؟!
چرا واقعاً چرا بسیاری از افراد هستند که نه تنها خود را دوست ندارند بلکه همیشه و همواره در مقابل خویشتن در موضع یک طلبکار خشمگین ایستاده اند؟!
پاسخ به تمام این پرسشها را اینگونه میتوان داد" ایشان از آنجائی که در تمام دوران کودکی و نوجوانی و جوانی به خاطر هر خطا و اشتباهی بابت هر ضعف و ناتوانی بارها و بارها و بارها مورد تحقیر و ملامت قرار میگرفتند و مدام با دیگران مقایسه میشدند دچار شک و تردید نسبت به خود و توانائیهایشان شده اند و چون در جهان آگاه و پاسخگو زندگی می کنند و می بایست برای هر گونه باور و اعتقادی که نسبت به خود دارند پاسخی متناسب با همان معتقدات رادر قالب شرایط دریافت کنند اکنون دست به هر کاری میزنند یا باشکست مواجه میشوند یا در نیمه راه کار را به دلیل ناامیدی و عدم باور نسبت به توانائی ازپس کار برآمدن رها میکنند ذهن منفی نگر با واگویه های منفی اش اجازه ی حرکت وکسب پیروزی را از فرد میگیرد وی حتی اگر دوباره و دوباره هم دست به اقدام برای نیل به هدفی بزند از آنجائی که باورهای قدرتمندی را در ارتباط با خویش ایجاد نکرده پیش از آنکه قدمی تکمیل شود مابین زمین و هوا به خاطر وجود شک تردیدها به عقب بازمی گردد و زودتر از آنکه قدم ها ادامه پیدا کنند از حرکت می ایستند و اینگونه جهان به شخص مردد باز هم تفهیم می کند که تو ناتوان و فاقد لیاقت برای رسیدن به اهدافت هستی و دیگران از تو شایسته ترند"
مردمانی که دائماً در حال مقایسه خود با دیگران هستندحتی در زمانهائی که کاری را به درستی انجام میدهند باز هم از خود رضایتمند نیستند زیرا ذهن مدام در حال تکرار این جمله هست که "نه تو آنقدر که باید خوب نیستی دیگران از تو بهترند"
اینان در کارنامه ی عملکردی خود بیشمار امور نیمه کاره و اهداف با شکست مواجه شده و معلق دارند و تا دلتان بخواهد ناکامی آرزوهای بردل مانده حسرت و پشیمانی در کوله اشان جای داده اند.
برای اینکه فردی بخواهد شرایط را تغییر دهد و دیگر تنها طعم شیرین موفقیت و پیروزی را بچشد می بایست نحوه ی رفتار با خود و دیگران را تغییر دهد و متفاوت از گذشته باشد و در کل شخصیت جدیدی برای خویش ایجاد نماید اینگونه که دیگر از تحقیر و ملامت و مقایسه کردن دست بردارد و با جای آن دائماً به خاطر هر کار زیبا و خوبی که انجام میدهد یا در قبالش انجام میشود تحسین و تقدیر تشکر را مبذول بدارد.
با خود شرط کند که دیگر هرگز و تحت هیچ شرایطی و بابت هیچ اشتباهی خود و دیگری را مورد شماتت قرار ندهد هرگز و هرگز و با هیچ دلیل منطقی خود و دیگری را تخریب نکند و همواره بر سر این شرط و بیع خود متعهدانه باقی بماند...
همواره سعی نماید با خود و دیگران با زیباترین الفاظ و اسامی صحبت کند.
تنها و تنها خود را با دیروز خود مقایسه کند آن هم تنها برای بهتر و بهتر شدن.
آرزوهایش را به عنوان هدف تعیین کند و با ساختن باورهایی که نشان از اعتقاد به وجود توانائی درونی ست با ایمان و اعتماد به سمت تحققشان پیش رود.
همواره برای خود با مثال زدن موفقیتهای حتی کوچک خود چه در گذشته و اکنون انگیزه و لیاقت ایجاد کند.
هرگاه شخصی اینگونه تغییررویه و رفتار با ثباتی را بوجود آورد صددرصد و بدون کوچکترین شک و تردیدی و براساس قوانین بدون تغییر حاکم بر جهان شرایطی کاملاً متفاوت را درک و تجربه خواهد کرد او برای خود و خواسته های خود احترام و ارزش قائل می شود و در جهت بهبود اوضاع حرکت می کند جهان آگاه و عدالت پیشه هم پاسخی در خور به وی پیشکش می کند...
این قانون ثابت درجهان است که:
"تو تسلیم قوانین هستی باش و بر اساسشان رفتار کن تا قانون هم چتر حمایتش را بر تمام زندگیت بگستراند"
توجه: این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.