مسیر رو به نور
شروعی تازه باید کهنه ها را دور باید ریخت
هوای تازه باید ذهن هارا باید شست
از همین ساعت دگر دیروز را بردم زیادم
من همین حالا ولادت یافتم رفته را بردم زیادم
تا به کی پایم بلغزد دل به رفتن ندهد
من نمی خواهم شجاعت جا بماند دل به رفتن ندهد
زین پس اگر جویی مرا بر درب خانه ام نیا
من در مسیر روشنی در جاده های رو به نور
ره توشه ام سنگین نیست چیزی به جز امید نیست
در کیسه ام ایمان هست ظرفی پر از احساس هست
همراه من در این سفر معبود یکتایم بود
او تا همیشه با من است بین من و او دوستیست
من در تمام طول راه در حال شادی کردنم
همسفرت گر باشد او در دل نباشد هیچ رنج
تو در مسیر رو به نور دائم هدایت می شوی
در این ره آزادگی باید که تسلیمش شوی
شعر از فرشته پوستی
توجه: این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.